آشکار شدن یک مدار مغزی جهانی در زمینه اعتیاد
محققان یک شبکه مغزی جهانی را در افراد مبتلا به اختلالات مصرف مواد کشف کردند. آنها با تجزیه و تحلیل داده های بیش از 144 مطالعه که شامل 9000 شرکت کننده بود، بدون توجه به ماده یا محل ضایعه، ناهنجاری های ثابتی را یافتند. این اشتراک یک مدار مغزی خاص را نشان می دهد که می تواند یک هدف درمانی برای درمان های تحریک عصبی باشد.
یک مطالعه جدید توسط محققان بیمارستان بریگهام و زنان، یکی از اعضای موسس سیستم مراقبت های بهداشتی Mass General Brigham، نشان می دهد که یک شبکه مغزی مشترک در میان افراد مبتلا به اختلال مصرف مواد وجود دارد. با ارزیابی دادههای بیش از 144 مطالعه در مورد اعتیاد، تیم تحقیقاتی ناهنجاریهایی را در اختلالات مصرف مواد در یک شبکه مغزی مشترک در مواد و مکانهای ضایعه پیدا کرد که نشان میدهد یک مدار مغزی بالقوه برای هدف قرار دادن درمانهای تحریک عصبی.
این یافته ها در Nature Mental Health منتشر شده است. مایکل فاکس، نویسنده مسئول مقاله و مدیر مؤسس مرکز درمان مدارهای مغزی در Brigham and Women گفت: «مطالعه ما نشان داد که مناطق مختلف مغز که در اعتیاد نقش دارند، همگی بخشی از یک مدار مغز مشترک هستند. بیمارستان. سازگاری در مقالات مختلف به این معنی است که ما اکنون یک مدار مغزی برای هدف قرار دادن اعتیاد با درمان داریم، نه فقط یک منطقه. فاکس با سایرین در مرکز درمان مدارهای مغزی و همچنین محققانی از بریتیش کلمبیا، بیمارستان کودکان بوستون، دانشکده پزشکی ویک فارست و مراقبت های بهداشتی فیلیپس همکاری کرد.
نویسنده اول مقاله، دکتر جیکوب استابز، دانشجوی پزشکی در دانشگاه بریتیش کلمبیا است. این مطالعه زمانی شروع شد که استابز یک محقق مدعو در بیمارستان بریگهام و زنان تحت نظر فاکس بود. این تیم داده های مطالعات قبلی را که شامل بیش از 9000 شرکت کننده بود، بررسی کردند. در هر یک از این مطالعات، مناطق مختلف مغز به عنوان مکانی برای درمان اعتیاد مورد توجه قرار گرفت. استابز گفت: «بهترین اهداف بالقوه به دلیل تعداد ناهنجاریهای مختلف در مطالعات قبلی مشخص نبودند.
محققان برای یافتن ارتباط بین انواع مختلف ضایعات تصویربرداری مغزی که بر اعتیاد تأثیر میگذارند، از یک رویکرد نقشهبرداری شبکه با یک نمودار سیمکشی متوسط استفاده کردند. همچنین به بررسی مواد مختلف پرداخت و دریافت که این شبکه مشترک است، چه کسی به نیکوتین، الکل، کوکائین یا هروئین معتاد باشد. جالب اینجاست که چون در ادبیات تصویربرداری عصبی و اختلال مصرف مواد ناهمگونی زیادی وجود دارد، فکر میکردیم که بعید بود که مدار مشترکی پیدا کنیم. اما پس از کار و همکاری زیاد، چیزی پیدا کردیم. "این علمی هیجان انگیز است." یکی از محدودیتهای مطالعه این است که دادهها از مطالعات قبلی به دست آمده و یافتهها همبستگی هستند، نویسندگان نتوانستند علیت را نتیجهگیری کنند. استابز همچنین خاطرنشان کرد که راههای زیادی برای بررسی تصویربرداری از مغز وجود دارد که نگاه کردن به دادهها را پیچیدهتر میکند.
فاکس گفت که علیرغم داده های گسترده، باریک کردن یک مدار خاص، شکاف مطالعات قبلی انجام شده در مرکز درمان مدارهای مغزی را پر می کند و تحریک عصبی هدفمند را برای درمان اعتیاد، مانند تحریک مغناطیسی ترانس کرانیال، به بیماران در یک محیط بالینی نزدیک می کند. فاکس گفت: "این مطالعه کار قبلی ما را در مورد ضایعاتی که اعتیاد را متوقف کرده اند به 50 سال گذشته تحقیقات در مورد ناهنجاری های تصویربرداری عصبی در ثبت اختراعات با اعتیاد مرتبط می کند." جوزف تیلور ، روانپزشک و مدیر بالینی تحریک مغناطیسی ترانس کرانیال در CBCT، و یکی از نویسندگان مقاله، گفت که اتحاد یک گام بزرگ در زمینه درمان مدار مغز است.
تیلور گفت: «این همگرایی باعث افزایش اعتماد به نفس ما می شود که در حال شروع به درک مدارهای اختلالات مصرف مواد هستیم.
نوشته های مرتبط