امیدی جدید برای درمان اختلالات شناختی ناشی از ضربه به سر
پژوهشگران دانشگاه پزشکی جورجتاون در همکاری با دانشگاه ترینیتی کالج دوبلین ایرلند، با طراحی آزمایشی بر روی موشها قصد داشتند روشن کنند که چرا افرادی که ضربههای مکرر به سر میخورند، مانند ورزشکاران، حافظهشان را از دست میدهند.
پژوهشگران دانشگاه پزشکی جورجتاون در همکاری با دانشگاه ترینیتی کالج دوبلین ایرلند، با طراحی آزمایشی بر روی موشها قصد داشتند روشن کنند که چرا افرادی که ضربههای مکرر به سر میخورند، مانند ورزشکاران، حافظهشان را از دست میدهند. این پژوهش که در تاریخ ۱۶ ژانویه ۲۰۲۴ در مجله علوم اعصاب منتشر شده است، نشان میدهد که فراموشی و حافظهی ضعیف پس از آسیب مغزی به دلیل عدم فعال شدن نورونهای کافی درگیر در شکلگیری حافظه مربوط است
این مطالعه برای اهداف تشخیصی و درمانی مهم است، زیرا پژوهشگران مییابند که حافظهی از دست رفته ناشی از ضربه به سر یک رویداد پاتولوژیک دائمی نیست که توسط یک بیماری نورودژنراتیو ایجاد شده باشد. در واقع، پژوهشگران میتوانند فراموشی را بازگردانند و به موشها اجازه دهند که حافظهی از دست رفتهشان را به یاد بیاورند. این امر ممکن است اختلالات شناختی که ناشی از ضربههای سر است را در انسانها قابل درمان کند.
پژوهشگران جورجتاون در پژوهشهای قبلی خود پیدا کرده بودند که مغز به ضربههای مکرر به سر با تغییر نحوه عملکرد سیناپسها واکنش نشان میدهد. این امر میتواند باعث مشکل در شکلگیری خاطرات جدید و به یاد آوردن خاطرات موجود شود. در مطالعه جدید، پژوهشگران توانستند موشها را تحریک کنند که خاطراتی را که به دلیل ضربههای سر فراموش کرده بودند، به یاد بیاورند.
برای این کار، پژوهشگران آزمایشی را بر روی دو گروه از موشها انجام دادند. یک گروه به مدت یک هفته به تعداد زیادی ضربهی آرام به سر میزدند(مشابه با تجربهی ورزشکاران در انسانها) و یک گروه کنترل بودند که ضربهای نخوردند. پس از یک هفته، موشها را دوباره به آزمایش گذاشتند. نتایج نشان داد که موشهایی که ضربه خورده بودند، حافظهشان را از دست داده و نمیتوانستند آزمایش را انجام دهند.
پژوهشگران با استفاده از یک روش نوری به نام اپتوژنتیک، نورونهای حافظه را با لیزر فعال کردند. این کار باعث شد که موشهایی که ضربه خورده بودند، حافظهشان را بازیابی کنند و آزمایش را موفقانه انجام دهند. این یعنی حافظهی از دست رفته به دلیل ضربه به سر هنوز در مغز ذخیره شده بود، اما نورونهای مربوط به آن فعال نمیشدند.
این یافتهها نشان میدهند که امیدی برای بازیابی حافظهی از دست رفته وجود دارد.
نوشته های مرتبط