مشاهده خستگی ذهنی در افراد مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس (MS) با استفاده از نظریه تشخیص سیگنال

در مطالعه اخیر منتشر شده در Frontiers in Behavioral Neuroscience، محققان بنیاد کسلر مکانیسم های خستگی شناختی را در افراد مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس (MS) با استفاده از نظریه تشخیص سیگنال بررسی کردند. این مطالعه شرکت کنندگان مبتلا به ام اس را با یک گروه کنترل مقایسه کرد و نشان داد که ارتباط معنی داری بین خستگی ذهنی "حالت ذهنی" و الگوهای فعال سازی مغزی در هر دو گروه وجود دارد.

گروه MS اثرات خستگی مشخصی را نشان داد که در الگوهای سوگیری پاسخ متمایز آنها، مشهود است. هدف محققان شناسایی یک تراز سنجی رفتاری که با تجربیات خستگی ذهنی همسو می‌شود، بر اساس تحقیقات قبلی بنیاد کسلر که ارتباطی بین معیارهای تشخیص سیگنال و تغییرات خستگی شناختی، از جمله فعال‌سازی مخطط عقده‌های قاعده‌ای ایجاد کرد، شناسایی کردند.

این مطالعه که در مرکز تصویربرداری عصبی Rocco Ortenzio در بنیاد کسلر انجام شد، که در آن 50 شرکت‌کننده (30 مبتلا به ام اس، 20 گروه کنترل) تحت یک الگوی حافظه کاری سخت‌گیرانه برای القای خستگی شناختی قرار گرفتند. تصویربرداری تشدید مغناطیسی ساختاری و عملکردی (fMRI) و ارزیابی‌ خستگی حالت ذهنی با استفاده از مقیاس آنالوگ بصری  (VAS-F) در ابتدا و بعد از هر بلوک کار مورد استفاده قرار گرفت.

دکتر کریستینا آلمیدا فلورس رومان، نویسنده اصلی و عضو فوق دکتری انجمن ملی ام اس در بنیاد کسلر، رابطه بین سوگیری پاسخ و خستگی حالت ذهنی در MS را برجسته کرد و معیارهای تئوری تشخیص سیگنال را به عنوان یک تراز سنجی رفتاری برای خستگی شناختی تأیید کرد.

دکتر گلن ویلی، مدیر مرکز اورتنزیو، بر فراگیر بودن خستگی شناختی در بیماری های عصبی، از جمله ام اس، تاکید کرد. او بر اهمیت پیشبرد این تحقیق برای توسعه مداخلات مؤثر، ارائه ابزارهای جدید برای رسیدگی به تأثیر خستگی شناختی بر عملکرد روزانه، اشتغال، و کیفیت کلی زندگی در افراد مختلف تأکید کرد.

برای مشاهده منبع کلیک کنید.