شواهد الکتروفیزیولوژیکی و برتری دوزبانه ها در پردازشهای عصبی وابسته به کارکردهای اجرایی
در دو دهۀ گذشته شاهد حجم زیادی از پژوهش ها در زمینه دوزبانگی از دیدگاه علوم اعصاب بوده ایم. تعداد زیادی از این پژوهشها کوشیدهاند برتری دوزبانه ها در توانایی های شناختی را اثبات کنند. برای نمونه برخی پژوهشها (Alladi et al., 2013; Bialystok et al., 2007; Gollan et al.,2011) بیان کرده اند که دو زبانگی باعث تأخیر در روند زوال عقل می شود، گرچه بحث دربارۀ این ادعا همچنان ادامه دارد.
در دو دهۀ گذشته شاهد حجم زیادی از پژوهش ها در زمینه دوزبانگی از دیدگاه علوم اعصاب بوده ایم. تعداد زیادی از این پژوهشها کوشیدهاند برتری دوزبانه ها در توانایی های شناختی را اثبات کنند. برای نمونه برخی پژوهشها (Alladi et al., 2013; Bialystok et al., 2007; Gollan et al.,2011) بیان کرده اند که دو زبانگی باعث تأخیر در روند زوال عقل می شود، گرچه بحث دربارۀ این ادعا همچنان ادامه دارد.
در مطالعۀ حاضر، تعدادی از پژوهش هایی مرور می شوند که کارکرد های اجرایی را درمیان دوزبانه ها با استفاده از اجزا ERP (پتانسیل وابسته به رویداد) مورد بررسی قرار داده اند. برخی از این مؤلفه های مطالعه شده شامل :N200 ، P300، N450 و ERN می شود که در تکلیفهایی مانند SRC (سازگاری محرک-پاسخ)، Simon، Flanker، Stroop و Go/No-Go ، تکالیف حافظه فعال و... مشاهده شده اند.
مبحث برتری دوزبانه ها برمبنای تفاوت های دامنه های ERP پیچیده تر از آن است که بتوان تنها بر مبنای تفاوت در ظهور امواج ERP (پتانسیل وابسته به عمل) نتیجهگیری کرد و ضروری است همۀ عوامل تک به تک بررسی شوند. همچنین دیگر عوامل درگیر در این موضوع، مواردی مانند سن آزمودنی نیز قابل بررسی است اما در بیشتر مطالعات صورت گرفته تا کنون آزمودنی های کم سن بررسی شدهاند یا اگر آزمودنی ها در سنین گوناگون بررسی شده اند تفاوت ها در برخی گروه های سنی مشاهده و در دستۀ دیگر مشاهده نشده است. این مسئله نشان می دهد که هنگام نتیجه گیری در این مطالعات باید محتاط تر بود.
برای تصمیم گیری دربارۀ برتری دوزبانه ها نسبت به یک زبانه ها، باید دقت داشت که مدت زمان نهفتگی تا ظهور امواج (latency) کوتاه تر در پاسخ به تسک های Go/No-Go وابسته به دامنه N200 نمایندۀ بهتری است در حالی که برای نتیجه گیری دربارۀ P300 تکلیفهای از نوع تکلیفهای مربوط به حافظۀ فعال می باشند. برای نمونه در مطالعه انجام شده توسط فرناندز (Fernándezet al., 2013, 2014; Moreno et al., 2014) بر روی امواج پیشانی-مرکزی N200 تفاوت رفتاری بین دوزبانه ها و تک زبانه ها در تسک Go/No-Go مشاهده نشد و تعجب آور آن که این موضوع را به توانمندی بیشتر دوزبانه ها در شناسایی تعارض تقسیر کردند.
همچنین برای مطالعه منفی وابسته به خطا (ERN:Error-Related Negativity) علاوه بر حضور امواج با دامنۀ بزرگتر مولفه های رفتاری نیز می بایست بررسی گردند. بطور مثال (2012) Kousaie and Phillips در مطالعات خود تفاوتی در دامنه امواج در تسک های سایمون Simon و فرانکلر Frankler در میان یک زبانه ها و آزمودنی های دوزبانه مشاهده نکرد.
خلاصه، پس از بررسی پژوهش های انجام شده میتوان گفت که تقریباً تمام مطالعات انجام شده برای استنباط برتری دوزبانه ها بر یک زبانه ها به اندازه کافی متقاعد کننده نیستند؛ از جمله دلایلی که از شفافیت نتایج می کاهد می توان به عواملی مانند این اشاره کرد که حجم نمونه ها به اندازه کافی بزرگ نبودند یا پژوهش های ERP با مطالعات رفتاری همراه نگردیده و یا یافته های تایید شده، به گروه سنی خاصی محدود شده اند.
منبع
https://doi.org/10.1016/j.neubiorev.2020.07.030
https://www.sciencedirect.com/science/article/pii/S0149763420305005
تهیه شده توسط: کارگروه عصب-روانشناسی زبان
شاخه دانشجویی نقشه برداری مغز ایران
مدیریت ترویج و آموزش
جستجوی خبر: فاطمه سعادتپور، همکار اجرایی کارگروه عصب-روانشناسی زبان
ترجمة خبر: مهتاب قیدی، کارشناس ارشد روانشناسی
نوشته های مرتبط