الکتروانسفالوگرافی (14)
Coherence معادل ریاضی ضریب خودهمبستگی در حوزه‌ی فرکانس است. به طور مثال Coherence که بین 0 و 1 تغییر می‌کند مشابه مربع ضریب همبستگی معیاری از ارتباط خطی بین دو متغیر است.
QEEG (4)
Coherence معادل ریاضی ضریب خودهمبستگی در حوزه‌ی فرکانس است. به طور مثال Coherence که بین 0 و 1 تغییر می‌کند مشابه مربع ضریب همبستگی معیاری از ارتباط خطی بین دو متغیر است. مشابه ضریب همبستگی، Coherence نسبت کوواریانس به ضرب خارجی واریانس است و لذا نسبت به دامنه نرمالیزه شده است. این مسئله در آنالیز EEG اهمیت می‌یابد؛ زیرا بدان معناست که Coherence ارتباط یا همبستگی خطی بین امواج EEG که در دو نقطه‌ی متفاوت روی جمجمه ثبت شده‌اند را مستقل از دامنه‌ی سیگنال در هر نقطه مورد ارزیابی قرار می‌دهد.
EEG Coherence دارای کاربرد کلینیکی قابل توجهی است و می‌تواند به طور مستقیم بازتاب‌کننده‌ی اتصالات و دینامیک شبکه نورونی باشد. تغییراتی که همسو با رشد در EEG Coherence یک گروه بزرگ از افراد مشاهده می‌شود بیانگر تغییر در میانگین ضرایب کوپلینگ بین شبکه‌های نورونی متصل است. اگر فرض شود که عامل هدایت حجمی کنترل شده است، می‌توان بیان نمود که بین Coherence و دو عامل اصلی ارتباط وجود دارد: 1) تعداد ارتباطات corticocortical بین نمونه‌های نورونی 2) قدرت سیناپسی ارتباطات بین نمونه‌های نورونی.
فاز EEG که معمولا همزمان با coherence محاسبه می‌شود، عملا به صورت مقدار شیفت زمانی یک سری زمانی نسبت به یک سری زمانی درگیر در coherence تعریف می‌گردد. نشان داده شده است که فاز EEG با ارتباطات corticocortical مغز انسان مرتبط بوده و دربردارنده‌ی کاربردهای ارزشمند کلینکی است. اما در مقایسه با coherence فاز دارای تغییرات بیشتر و پایداری کمتری است و لذا می‌بایست با دقت بیشتری نسبت بهcoherence مورد ارزیابی واقع شود. با این وجود فاز EEG یکی از حساس‌ترین و پیش‌بینیکنندهترین معیارهای EEG است و می‌تواند با یکپارچگی ذاتی ماده سفید و خاکستری و نیز سرعت‌های هدایت ماده‌ی سفیدcorticocortical مرتبط دانسته شود.
نوشته های مرتبط