ساعت مغز در بیماران مبتلا به اوتیسم دارای ضرب آهنگ متفاوتی است
پژوهشی جدید نشان میدهد که پنجرههای زمانی عصبی در برخی نقاط خاص مغزی، میتواند بخشی از نشانههای شناختی پیچیدهی اوتیسم باشد.
پژوهشی جدید نشان میدهد که پنجرههای زمانی عصبی در برخی نقاط خاص مغزی، میتواند بخشی از نشانههای شناختی پیچیدهی اوتیسم باشد. در یک مطالعهی تصویربرداری از مغز افراد بزرگسال، شدت نشانههای بیماری اوتیسم، به مدت زمانی که این نواحی مغزی اطلاعات خود را ذخیره کرده بودند، مرتبط بوده است. تفاوت در مقیاس زمانی عصبی ممکن است زمینهی برخی ویژگیهای اوتیسم، مانند حساسیت بیش از حد باشد، و میتواند به عنوان یک ابزار تشخیصی در آینده، مفید واقع شود.
نواحی حسی مغز که ورودیهای چشمها، پوست و عضلات را دریافت میکنند، معمولا دورهی پردازش کوتاهتری نسبت به نقاط سطح بالاتر (با وظیفه یکپارچه سازی اطلاعات، کنترل حافظه و تصمیمی گیری) دارند. مطالعهی جدید نشان میدهد که این سلسله مراتب مقیاس زمانی عصبی داخلی در اوتیسم دچار اختلال میشود. در گذشته به نظر میرسید که پردازش اطلاعات غیرمعمول در مغز عامل رفتارهای تکراری و مشکلات اجتماعی دیده شده در طیف اختلالات عصبی اوتیسمی باشد، و این مطالعه یکی از اولین شاخصهایی است که نشان میدهد دینامیک زمانی مقیاس کوچک، میتواند اثر بزرگتری ایجاد کند.
تصویربرداری تشدید مغناطیسی MRI از مغز مردهای بالغ مبتلا به اوتیسم با افردا سالم مورد مقایسه قرار گرفت. در حالت استراحت، هر دوگروه الگوی مورد انتظار مقیاسهای زمانی طولانی مدت در نواحی قدامی مغز (که کنترل اجرایی را بر عهده دارد) و مقیاس زمانی کوتاه مدت در نواحی حسی و حرکتی را از خود نشان دادند. Takamitsu Watanabe از مرکز علوم مغزی RIKEN میگوید:" مقیاس زمانی کوتاه، یعنی حساسیت بیشتر در برخی نواحی مغز، و ما حساسترین پاسخهای عصبی را در بیماران مبتلا به اوتیسم، با بیشترین شدت نشانهها، یافتیم." یکی از نواحی مغزی که الگویی خلاف این از خود نشان میداد، right caudate بوده است، جایی که مقیاس زمانی عصبی طولانیتر از حالت نرمال بوده است، مخصوصا در افرادی که رفتارهای محدود و تکراری بسیار شدیدتری از خود بروز میدادند. این تفاوتها در فعالیت مغزی همچنین در اسکنهای جداگانهی کودکان اوتیسمی و نوروتیپیکال دیده شده است.
تیم تحقیقاتی متشکل از محققان ژاپنی و انگلیسی فکر میکنند که تغییرات ساختاری در قسمتهای کوچکی از مغز این دینامیکهای موضعی را به نشانههای ASD مرتبط میسازد. آنها متوجه تغییراتی در حجم ماده خاکستری در نواحی که مقیاس زمانی متفاوتی داشتند، شدهاند. تراکم بیشتر نورونها میتواند به بازیابی فعالیتها (الگوهای فعالیت عصبی تکرار شونده) مرتبط باشد، که زمینهساز مقیاسهای زمانی بلندتر و کوتاه تر دیده شده در right caudate و کورتکس bilateral sensory/visual میباشد. واناتابه میگوید:" مقیاس زمانی عصبی یک ابزار اندازه گیری برای این است که مشخص شود فعالیت در یک منطقه مغزی چقدر قابل پیش بینی است. مقیاسهای زمانی کوتاهتر دیده شده در افراد اوتیسمی، نشان میدهد که مغز آنها در نگهداری و پردازش ورودیهای حسی مشکل دارد. این موضوع میتواند یکی از ویژگیهای برجستهی اوتیسم را توجیه کند: وزن زیادی که مغز به اطلاعات حسی موضعی داده و حساسیت بیش از حد ادراکی که از آن منتج میشود."
منبع: ساینس دیلی
نوشته های مرتبط