تقویت عملکرد شناختی با مطالعه زبان دوم

مطالعه جدیدی که به طور مشترک توسط بایکرست و دانشگاه نیویورک انجام شده است، گزارش می دهد که یادگیری زبان دوم روشی موثر و لذت بخش برای بهبود سلامت مغز است.

محققان دریافتند که سالمندانی که زبان اسپانیایی را مطالعه می کردند، پیشرفت های مشابهی را در برخی مهارت های شناختی مهم مانند کسانی که در فعالیت های آموزش مغز که این مهارت ها را هدف قرار می دادند، شرکت داشتند، نشان دادند. این نتایج با توجه به اینکه آموزش مغز به طور خاص بر بهبود این جنبه های شناخت تمرکز دارد، قابل توجه است، در حالی که یادگیری زبان این کار را نمی کند. همچنین، کسانی که اسپانیایی یاد گرفته بودند، لذت بیشتری نسبت به کسانی که در آموزش مغز شرکت کرده بودند، گزارش کردند.

این مطالعه جزو اولین مطالعاتی است که بررسی می کند آیا فرآیند یادگیری یک زبان می تواند به روش های مشابه دوزبانه بودن به سلامت مغز کمک کند یا خیر.

دکتر جید ملتزر، رئیس تحقیقات کانادا بایکرست در علوم اعصاب شناختی بینابینی، دانشمند توان بخشی عصبی در موسسه تحقیقاتی روتمن بایکرست و نویسنده اصلی این مطالعه می گوید: " این نتایج هیجان انگیز هستند زیرا نشان می دهند که سالمندان می توانند از مزایای شناختی یک فعالیت لذت بخش که ممکن است بخواهند در آن شرکت کنند، صرف نظر از این مزایا، بهره مند شوند."

 شواهد نشان می دهد که دو زبانه  بودن اثر محافظتی بر سلامت مغز دارد به طوری که دوزبانه ها دیرتر از  افراد تک زبانه در زندگی دچار زوال عقل می شوند. با این حال، اطلاعات کمی در مورد تاثیر شناختی فرآیند یادگیری زبان دوم بدون اینکه کاملا دوزبانه شود، وجود دارد.

دکتر الن بیالیستوک، استاد برجسته روانشناسی در دانشگاه نیویورک می گوید: " شرکت کنندگان در مطالعه ما پیشرفت های شناختی قابل توجهی را بدون اینکه به زبان اسپانیایی مسلط شوند، نشان دادند. و این نشان دهنده ی این است که برای اینکه مغز از کار با زبان دیگر بهره ببرد لازم نیست دو زبانه باشید "

" این دلگرم کننده است زیرا دوزبانگی اغلب در اوایل زندگی به دست می آید و دستیابی به آن در بزرگسالی دشوار است، در حالی که ما می توانیم انتخاب کنیم که زبان دیگری را در هر سنی یاد بگیریم تا برخی از مزایای شناختی افراد دوزبانه را به دست آوریم."

در این مطالعه، محققان ۷۶ بزرگ سال ۶۵ تا ۷۵ ساله را استخدام کردند. همه شرکت کنندگان تنها به یک زبان صحبت می کردند، از نظر شناختی سالم بودند، تا به حال به طور رسمی زبان اسپانیایی را مطالعه نکرده بودند و در ۱۰ سال گذشته هیچ زبان دیگری را مطالعه نکرده بودند.

شرکت کنندگان به طور تصادفی به یکی از سه گروه تقسیم شدند: یادگیری زبان، آموزش مغز یا فهرست انتظار (بدون یادگیری زبان یا آموزش مغز)، که به عنوان گروه کنترل در نظر گرفته شد. به مدت ۱۶ هفته، افراد گروه یادگیری زبان ۳۰ دقیقه در روز و پنج روز در هفته را صرف یادگیری زبان اسپانیایی با استفاده از Duolingo(یک برنامه آنلاین یادگیری زبان) کردند. کسانی که در گروه آموزش مغز بودند، زمان یکسانی  را صرف کردند اما ازآموزش مغز  توسط علم فرضیه  استفاده کردند.

محققان عملکرد شرکت کنندگان در وظایف شناختی خاص را قبل و بعد از ۱۶ هفته ارزیابی کردند. این وظایف مشابه تمرینات آموزش مغز  بودند. در پایان مداخله، آن ها همچنین میزان  پایبندی شرکت کنندگان به برنامه یادگیری و لذت بردن آن ها از برنامه ای که دنبال می کردند (یادگیری زبان یا آموزش مغز)را اندازه گیری کردند.

آن‌ها دریافتند که شرکت کنندگان در گروه یادگیری زبان بهبود مشابهی را به عنوان گروه آموزش مغز در دو حوزه شناخت نشان دادند : حافظه کاری و عملکرد اجرایی - یعنی توانایی مدیریت اطلاعات متناقض , تمرکز داشته و از حواس‌پرتی اجتناب می‌کنند .

برای ادامه و منبع کلیک کنید.