انطباق دوزبانگی:چگونگی پذیرفتن و شکلگیری تجربه در ذهن دوزبانهها
بر اساس برخی ارزیابیها، بیشتر از نیمی از جمعیت جهان چندزبانه هستند. با توجه به اهمیت استفاده از زبان در تجربۀ انسان و ارتباطات عمیق بین پردازش زبانی و غیر زبانی، تعجب آور نیست که تعاملاتی را بین دو زبانگی و فرآیندهای شناختی- عصبی پیدا کنیم.
بر اساس برخی ارزیابیها، بیشتر از نیمی از جمعیت جهان چندزبانه هستند.
با توجه به اهمیت استفاده از زبان در تجربۀ انسان و ارتباطات عمیق بین پردازش زبانی و غیر زبانی، تعجب آور نیست که تعاملاتی را بین دو زبانگی و فرآیندهای شناختی- عصبی پیدا کنیم. در سال 2017، الن بیالستوک شواهد مربوط به تغییرات نظام مند در مغز و سیستم های شناختی را ارزیابی کرد که می توان با استفاده از الگوی انعطاف پذیری وابسته به تجربه، به دو زبانگی نسبت داد. در این پژوهشِ مروری او با تمرکز بر پژوهشهای با به کارگیری روش های رفتاری و تصویربرداری عصبی رابطۀ بین دو زبانگی و شناخت در نوزادان و کودکان ، بزرگسالان جوان و مسن تر و بیماران را بررسی کرد. مطالعاتی که منحصراً به توانایی های زبانی می پرداختند، از این پژوهش حذف شدند زیرا آنها سهم بسیار ناچیزی در پاسخ دادن به پرسش اساسی مربوط به نقش تغییرات وابسته به تجربه در شناخت، داشتند. با این که بیشتر پژوهشهای مرور شده ارتباط بین دو زبانگی و نتایج شناختی در مغز را نشان می دهند، سایر مطالعات، به ویژه پژوهشهای رفتاری بر روی بزرگسالان جوان، تا حد زیادی نتوانستند این مزایا را تأیید کنند. این پژوهش مروری تفاوتها در نتایج را از نظر مشکلات روش شناختی و مفهومی نیز بررسی و ارزیابی کرده است. در بخش پایانی این پژوهش توصیه شده است که از توانایی «توجه اجرایی» برای توضیح گوناگونی یافته های مطالعاتی و ارائۀ برنامه ای برای مراحل بعدی مطالعه در این زمینه استفاده شود.
به طور خلاصه، بیشتر پژوهشهای بررسی شده در این مرور نشان داد که دوزبانه ها عملکرد بهتری نسبت به تک زبانه ها دارند. مطالعات اندکی وجود دارند که در آنها دو زبانه ها و تک زبانه ها با هم هیچ تفاوتی ندارند، که سه مورد از آنها محدوده سنی بسیار گسترده ای را به کار برده بودند بدون آن که توجهی به تأثیر سن بر عملکرد داشته باشند. هرچند هر دو فرآیند زبانی و غیر زبانی به عنوان عامل جلوگیری کننده در نظر گرفته می شدند، مطالعات مبتنی بر جلوگیری از پاسخ (برای مثال، تکلیف برو/ نرو (حرکت/ توقف go/no-go task ) به جای حل تعارض (برای مثال، تکلیف فلنکر flanker task) اغلب هیچ تفاوتی را در بین گروه ها نشان ندادند.
Bialystok, E. (2017). The bilingual adaptation: How minds accommodate experience. Psychological Bulletin, 143(3), 233–262.
تهیه شده توسط: کارگروه عصب-روانشناسی زبان
شاخه دانشجویی نقشه برداری مغز ایران
مدیریت ترویج و آموزش
جستجو و ترجمة خبر: شبنم علیزاده، کارشناس ارشد آموزش زبان انگلیسی
نوشته های مرتبط