آلفا، بتا، تتا: امواج مغزی چیست؟ و آیا می توانیم آنها را کنترل کنیم؟
در حال حاضر، هیچ رویکرد واحدی برای تصویربرداری یا اندازه گیری فعالیت مغز تصویر کامل را به ما ارائه نمی دهد. آنچه در مغز "می بینیم" بستگی به این دارد که از چه ابزاری برای "نگاه کردن" استفاده کنیم.
اما تغییر «وضعیت روانی» دقیقاً به چه معناست؟ و آیا این امکان وجود دارد؟ در حال حاضر، شواهد مبهم باقی مانده است. اما با بهبود روشهای تحقیق، درک ما از مغز بهطور تصاعدی در حال رشد است.
فناوری سنجش مغز در حال پیشرفت است. در حال حاضر،راههای بیشماری برای انجام این کار وجود دارد، اما هر کدام با معاوضههایی همراه هستند.
ما در دهه 1980 به لطف ظهور تصویربرداری تشدید مغناطیسی (MRI) چیزهای زیادی در مورد فعالیت مغز آموختیم. در نهایت ما "MRI عملکردی" را اختراع کردیم، که به ما امکان می دهد با اندازه گیری میزان استفاده مغز از خون اکسیژن دار در طول یک کار، فعالیت مغز را با عملکردها یا رفتارهای خاصی در زمان واقعی مرتبط کنیم.
ما همچنین می توانیم فعالیت الکتریکی را با استفاده از EEG (الکتروانسفالوگرافی) اندازه گیری کنیم. این میتواند زمانبندی امواج مغزی را بهطور دقیق اندازهگیری کند، اما در شناسایی مناطق خاصی از مغز که در آنها رخ میدهند خیلی دقیق نیست.
متناوبا، ما می توانیم پاسخ مغز به تحریک مغناطیسی را اندازه گیری کنیم. این از نظر منطقه و زمان بسیار دقیق است، اما فقط تا زمانی که به سطح نزدیک باشد.
در مرکز حالات مغز، فعالیت های عصبی شامل ارتباط از طریق تکانه های الکتریکی و انتقال دهنده های عصبی نهفته است. اندازه گیری ها در سه سطح انجام می شود: الگوهای فعالیت تک سلولی، سطح شبکه و کل مغز. تعاریف اخیر، حالات مغز را به عنوان الگوهای فعالیت مکرر توزیع شده در سراسر مغز، که از فرآیندهای فیزیولوژیکی یا شناختی ناشی می شوند، دسته بندی می کنند.
حالتهای مغزی که معمولاً مورد بررسی قرار میگیرند شامل «انگیختگی» و «استراحت» هستند که تحت تأثیر عوامل و فعالیتهای محیطی قرار دارند. امواج مغزی که به آلفا، دلتا، گاما، بتا و تتا طبقه بندی می شوند، با حالت های مختلفی مانند آرامش، تمرکز، اضطراب و خواب مطابقت دارند. مداخله عمدی برای تأثیرگذاری بر حالات مغز همچنان پیچیده است و شامل داروها، نشانه های محیطی، ذهن آگاهی، مدیتیشن و دستکاری حسی می شود.
بهطور بحثانگیز، درمان نوروفیدبک تلاش میکند تا بر الگوهای امواج مغزی از طریق بازخورد تأثیر بگذارد، اگرچه مطالعات بالینی نتایج غیرقابلقطعی به دست میدهد. روشهای دیگر، مانند تغییر حالات مغز از طریق ورودیهای حسی مانند ضربانهای دو گوش، فاقد شواهد واضح، با نتایج متفاوت هستند. شبکه پیچیده حالات مغزی و دستکاری آنها چالش هایی را به همراه دارد که منعکس کننده کاوش مداوم در زمین پیچیده ذهن انسان است.
نوشته های مرتبط