آنالیز ERP

با کشف سیگنال الکتروانسفالوگراف (EEG) در سال ۱۹۲۴، هانس برگر اعلام کرد که می توان فعالیت الکتریکی مغز انسان را با قرار دادن الکترودهایی بر روی پوست سر و تقویت سیگنال گرفته شده اندازه گیری کرد. همچنین او نشان داد که تغییرات ولتاژ را می توان در یک دوره زمانی ترسیم کرد. او مشاهده کرد که ولتاژها می توانند تحت تأثیر رویدادهای خارجی که ذهن و مغز انسان را دچار تغییرات کند، قرار گیرند. EEG منبع مفیدی برای ثبت فعالیت مغز در دهه‌های بعد بود. با این حال، ارزیابی فرآیند عصبی خاص که متمرکز بر علوم اعصاب شناختی است، بسیار دشوار است زیرا استفاده از داده‌های EEG به تنهایی به منظور جداسازی فرآیندهای عصبی شناختی امری غیر قابل میسر است.. پتانسیل‌های مرتبط با رویداد (ERP) روش پیچیده‌تری برای استخراج رویدادهای حسی، شناختی و حرکتی خاص با استفاده از تکنیک‌های میانگین‌گیری ساده ارائه میباشد. در سال های ۱۹۳۵-۱۹۳۶، پائولین و هالوول دیویس اولین ERP های شناخته شده را بر روی انسان های بیدار ثبت کردند و یافته های آنها چند سال بعد، در سال ۱۹۳۹ منتشر شد. به دلیل جنگ جهانی دوم، تحقیقات زیادی در دهه ۱۹۴۰ انجام نشد، اما تحقیقات روی مسائل حسی متمرکز بود. این اطلاعات در دهه ۱۹۵۰ دوباره به کار گرفته شد. در سال ۱۹۶۴، تحقیقات گری والتر و همکارانش، دوران مدرن اکتشافات مؤلفه های ERP را با گزارش اولین مؤلفه شناختی ERP، به نام تغییرات منفی احتمالی (CNV) آغاز کردند. ساتون، برن و زوبین (۱۹۶۵) با کشف مؤلفه P3 پیشرفت دیگری کردند و نهایتا در طول پانزده سال بعد، تحقیقات اجزای ERP به طور چشم گیری محبوب شد. دهه ۱۹۸۰، با معرفی کامپیوترهای ارزان قیمت، دریچه جدیدی برای تحقیقات علوم اعصاب شناختی گشود. در حال حاضر، ERP یکی از پرکاربردترین روش‌ها در تحقیقات علوم اعصاب شناختی برای مطالعه همبستگی‌های فیزیولوژیکی فعالیت‌های حسی، ادراکی و شناختی مرتبط با پردازش اطلاعات در اقصار نقاط دنیاست.

سیگنال‌های ERP معمولاً بر اساس میزان تأخیر (فاصله زمانی مابین تحریک و وقوع پتانسیل‌های وابسته به رویداد در سیگنال مغزی) و دامنه، به انواع مختلفی همچون مولفه‌های N100، P300 و .. تقسیم می‌شوند.

erp