انتخابهای متناقض یک بخش طبیعی از عملکرد مغز برای ارزیابی انتخابهای مختلف است
اقتصاددانان متوجه این قضیه شدهاند که افراد هنگامی که در حال برگزیدن از بین انتخابهای مختلف هستند، رفتارهای متناقضی از خود بروز میدهند.
اقتصاددانان متوجه این قضیه شدهاند که افراد هنگامی که در حال برگزیدن از بین انتخابهای مختلف هستند، رفتارهای متناقضی از خود بروز میدهند. با توجه به فرضیهی اقتصادی، افراد باید همیشه در شرایط مشابه، یک انتخاب ثابت داشته باشند، چرا که ارزش هر انتخاب، در ذهن انسان ثابت باقی میماند. اما افراد همیشه این کار را نمی کنند. برخی اوقات مصرف کنندگان مراجع ذهنی خود را تغییر میدهند، که در صنعت به آن تعویض توسط مشتری یا Customer Churn گفته میشود. اگرچه پیش از این اقتصاددانان این امر را یک خطای عقلانی میدانستند، یک مطالعهی جدید میگوید یکی بخشهای مهم انتخابهای متناقض، به دلیل فعالیت منحصربه فرد در نواحی از مغز است که ارزشها را ارزیابی میکنند.
نویسندهی همکار این مقاله، رایان وب، استادیار دانشگاه تورنتو، میگوید: اگر ارزش کوکاکولا در ذهن شما بیشتر از پپسی باشد، پس شما باید هربار که با این انتخاب مواجه شدید، کوکاکولا را انتخاب کنید. اما به دلیل این نوسانات نویزمانند در فعالیتهای عصبی، هر از چند گاهی، پپسی در نظر شما بهتر از کوکا خواهد بود.
این تیم تحقیقاتی قادر بودند که این واقعه را مشاهده کنند، آن هم با استفاده از fMRI افراد داوطلب در حال انجام انجام آزمایش مربوطه. دستگاه fMRI فعالیت عصبی را با شناسایی تغییرات در جریان خون، در قسمتهای مختلف مغز، مانیتور میکند.
داوطلبان باید بین ترکیبهای مختلفی از کوپنهای شانس، یکی را انتخاب میکردند، و سپس در دو قرعه کشی همزمان شرکت میکردند، که هرکدام 50 درصد شانس برنده شدن داشته است. هر داوطلب در یک جلسهی کوتاه، در حالی که درون دستگاه fMRI قرار داشت، این قرعه کشی را چندین بار انجام داد.
مطالعات این اسکنها نشان داد که نقاطی از مغز که بیشترین فعالیت را در حین انتخابهای متناقض داشتهاند، همان قسمتهایی بودند که در ارزیابی ارزشها دخیل هستند. به بیان دیگر، قسمتهایی از مغز که معمولا تصمیمهای منطقی میگیرند، گه گاهی تصمیمات غیر منطقی هم میگیرند! این نتایج با فرضیههای قدیمی تناقض دارد. در فرضیههای قدیمی گفته میشد که تصمیمات منطقی و غیرمنطقی توسط نواحی مختلفی از مغز، یا پروسههای تفکر متفاوت، گرفته میشوند. این ایده توسط کتاب " تفکر، سریع و آهسته" نوشتهی Daniel Kahneman جای خود را در عوام باز کرد.
نتایج پژوهشها نشان میدهد که تصمیمهای متناقضی که گه گاه اتفاق میافتد در حقیقت قسمتی مهمی از نحوهی فکر کردن مغز را تشکیل میدهد، بی توجه به تلاشهایی که افراد برای حفظ مراجع ذهنی اولیه خود، انجام میدهند.
پروفسور وب که در این مطالعه علوم اعصاب، فیزیولوژی و اقتصاد را یکجا جمع کرده است، میگوید: گاهی اوقات افراد یک محصول دیگر را انتخاب میکنند، هر از چند گاهی انتخابها تغییر خواهد کرد.
منبع: ساینس دیلی
نوشته های مرتبط