طبق نتایج یک مطالعهی نوروایمیجینگ، نواختن آلات موسیقی، اتصالات حرکتی- شنیداری را تقویت میکند
مطالعه¬ای که توسط گروهی از محققین عصب روانشناسی و تصویربرداری کارکردی اعصاب دانشگاه Jaume I و McGill انجام شد و در مجلهی Cerebral Cortexچاپ شد، نشان داد که...
مطالعه ای که توسط گروهی از محققین عصب روانشناسی و تصویربرداری کارکردی اعصاب دانشگاه Jaume I و McGill انجام شد و در مجلهی Cerebral Cortexچاپ شد، نشان داد که نواختن موسیقی در طول زندگی باعث بهبود ارتباط بین ناحیهی شنیداری و حرکتی میشود. این تحقیق که از طریق آنالیز مغز نوازندگان و غیر نوازندگان در حالت استراحت با استفاده از fMRI انجام شد، همچنین نشان داده است که در نوازندگانی که از آلات موسیقیای استفاده می کنند که نیاز به هر دو دست دارند، استقلال بیشتری بین دستها وجود دارد.
مطالعهی مغز و اعصاب شناختی تحت عنوان "تغییر اتصال عملکردی در شبکههای شنیداری-حرکتی در نوازندگان در مقایسه با غیرنوازندگان" بر موسیقی تمرکز کرده است تا دریابد چگونه می توان عملکرد مغز و ساختار را از طریق یادگیری تغییر داد.
اکثر مردم سیستم های عصبیای دارند که به آنها اجازه میدهد تا به موسیقی گوش دهند و همزمان برقصند یا آواز بخوانند، ولی نواختن یک ساز در سطح حرفه ای، یک کار پیچیده است؛ هماهنگی دو جانبهی هر دو دست و تعامل بین سیستم شنیداری (گوش) و سیستم حرکتی (دست)، با سالها تجربه به دست میآید. این پژوهش برخی از اثرات یادگیری موسیقی را بر ساختار و عملکرد مغز نشان می دهد.
محققین از UJI همراه با Robert J.Zatorre از دانشگاه McGill با همکاری ERESA در والنسیا تأثیر یادگیری موسیقی بر مغز را از طریق تصاویر کارکردی و ساختاری، در حالت استراحت، گرفته شده با MRI با میدان قوی، بررسی کردند. پروفسور César Ávila بیان میکند:"fMRI در حالت استراحت یعنی وقتی که محرک خارجی وجود ندارد. این روش از متدهای جدید اسکن مغز بوده و اطلاعات جالبی در مورد چگونگی کارکرد مغز زمانی که فعال است در اختیار میگذارد و مطالعهی مغز هنگام یادگیری را ممکن میسازد. "
یکی از یافته های اصلی این مطالعه تأیید تأثیر یادگیری موسیقی بر افزایش تعاملات شنیداری-حرکتی در نیمکرهی راست، در حالت استراحت میباشد. دکتر María Ángeles Palomar-García توضیح میدهد که: "نتایج این تحقیق بیان میکند زمانی که یک موسیقیدان سالها آموزش میبیند و زمان زیادی را برای نواختن موسیقی صرف میکند، ارتباطات مؤثرتری بین سیستم های شنیداری و حرکتی مغزش، نواحیای که به طور عمده درگیر نواختن آلات موسیقی هستند، وجود دارد."
کنترل دوجانبه
این تحقیق همچنین نشان داد که تطبیق در مغز نوازندگان در نواحی مغزی مسئول کنترل حرکت دست است. به طور خاص، آنها دریافتند که اتصال بین نواحی حرکتی که هر دو دست را کنترل می کنند در شرکت کنندگانی که آموزش موسیقی دیدهاند، کاهش یافته است. طبق گفتهی María Ángeles Palomar-García ، این امر ممکن است مهارت بیشتری را در نوازندگانی که از هر دو دست استفاده میکنند در مقایسه با شرکت کنندگانی که آموزش موسیقی ندیدهاند، بازتاب کند؛ زیرا برای نواختن ساز خود نیاز به استفاده از هر دو دست به صورت مستقل ولی هماهنگ دارند. "
این آزمایش همچنین نشان داد توانایی نوازندگانی که از یک دست خود استفاده میکنند، در استفاده از دو دست مانند کسانی است که هیچ آموزش موسیقیای ندیدهاند.
María Ángeles Palomar-García بیان میکند:" تمرین بیشتر در نواختن سازهایی که نیاز به استفاده از دو دست دارند، باعث استقلال بیشتر دو دست میشود."
بنابراین، مطالعهی ما به این نتیجه می رسد که با نواختن هرچه بیشتر یک ساز که نیاز به حرکات دو جانبه دارد، استقلال بیشتری در فعالیت هر دست را شاهد خواهیم بود. این استقلال به نوازندگان اجازه میدهد که ساز خود را بهتر بنوازند.
انعطافپذیری مغز
این مطالعه، درجهای از انعطاف پذیری مغز را نشان میدهد؛ این که مغز قادر است خود را وفق دهد. César Avila می گوید: "مطالعات راجع به انعطافپذیری مغزی مرتبط با یادگیری، برای درک عوامل موثر بر انعطافپذیری مغز به منظور انطباق با یک وضعیت خاص، ضروری است." وی همچنین اضافه میکند که: "مطالعه ی اتصالات و تعامل بین نواحی مختلف مغز در حالت استراحت، یکی از مولفههای اصلی پیشرفت روند شناخت مغز است."
در این مطالعه 34 نفر شرکت داشتند که 17 نفر آنها نوازنده و 17 نفر دیگر تحت آموزش اجباری موسیقی بودند. محققین این گروه انجام چنین پژوهشی را برای کودکان نیز در نظر دارند.
منبع: www.sciencedaily.com
نوشته های مرتبط