مسیرهای جدید در آمیگدال
محققان دانشگاه تگزاس در سن آنتونیو، پیشتاز یک مطالعهی نوین در مورد مغز هستند که روشن می سازد قسمت آمیگدال مغز چطور عمل میکند و میتواند در شناخت اختلالات استرس پساجراحتی، اضطراب، افسردگی و آلزایمر کمک کننده باشد.
محققان، آلفونسو آپیسلا، آلیس برترو، پاول لوک کارولین فین و هکتور زوریتا مطالعه ی خود، یک حلقهی غیر کانونی بازدارنده ی قشری-آمیگدال" را در ژورنال نوروساینس منتشر کردند. پژوهش آنها ماه پیش روی جلد ژورنال هم به صورت ویژه نشان داده شد.
گمان می شود شرایطی مثل PTSD، اضطراب و افسردگی با ناهنجاری عملکردی در آمیگدال، که در لوب گیجگاهی(تمپورال) قرار گرفته است و نقشی کلیدی در فرآیند های مربوط به احساسات، حرکت و شناخت ایفا میکند، مرتبط باشند.
به نقل از آپیسلا: "این مطالعه ی نو گواهی آناتومیکی و فیزیولوژیکی بر وجود یک مسیر (pathway) بازدارندهی گسترده از قشر شنوایی به آمیگدال در مغز موش میباشد. برای نخستین بار، ما این گذرگاه مربوط به احساسات را در مطالعهی خود نشان دادیم.
آپیسلا توضیح داد که پیشرفت در تکنیکهای استفاده شده برای برچسب گذاری سلول های عصبی امکان مطالعه ی نورونهای منشعب از قشر شنوایی به آمیگدال را میسر میکند.
او اضافه کرد که سلول های قشری بازدارنده می توانند فعالیت نورونهای اساسی آمیگدال را تغییر دهند و در نتیجه به صورت مستقیم خروجی آمیگدال را کنترل کنند. نورون ها شامل ماده ای به نام سوماتوستاتین هستند که عملکرد فیزیولوژیک را تنظیم نموده و ارتباطی با نورون های اساسی خروجی به ناحیههای دیگر بیرون از آمیگدال و درگیر در فرآیند ترس و بی پروایی ایجاد میکنند.
آپیسلا میگوید: "اکتشاف اینکه آمیگدال از هردوی ورودی های بازدارنده و تحریکی از قشر مغز ورودی دریافت می کند این فرضیه را مطرح کرد که زمانبندی و قدرت نسبی این ورودی ها میتواند در فعالیت آمیگدال تاثیر بگذارد. "
آپیسلا و تیم تحقیقاتی اش اشاره کردند که آزمایشات آینده باید اینکه آیا این مکانیزمی عمومی است که تحریکات سنسوری میتوانند فرآیند کنترل شده توسط آمیگدال، مثل ترس و بی پروایی و اینکه چگونه اختلال در این مسیر میتواند علل ایجاد اختلالات نورولوژیک و روانی مثل آلزایمر، اضطراب، افسردگی و PTSD شود را مورد ارزیابی قرار دهند.
مطالعات مرتبط با این موضوع در آزمایشگاه آپیسلا ادامه خواهد داشت. این گروه تحقیقاتی اساس عصبی ادراک را مورد بررسی قرار می دهند. به طور خاص محققان میخواهند متوجه شوند که چگونه ارزیابی اطلاعات سنسوری ریزمدارات قشری منجر به پیامدهای رفتاری می شوند.
منبع: مدیکال اکسپرس
نوشته های مرتبط