اسکنر پوشیدنی مغز ؛ تصویربرداری از مغز حین حرکت
مگنتوانسفالوگرافی (MEG) یک روش تصویربرداری عصبی کارکردی است که هم در تحقیقات عملکرد مغز و هم تشخیص اختلالات عصبی استفاده می‌شود.
مگنتوانسفالوگرافی (MEG) یک روش تصویربرداری عصبی کارکردی است که هم در تحقیقات عملکرد مغز و هم تشخیص اختلالات عصبی استفاده می‌شود. فعالیت الکتریکی در مغز موجب تولید میدان‌های مغناطیسی کوچکی می‌شود که می‌تواند با استفاده از حسگرهای بسیار حساس شناسایی شود.
الگوهای میدان مغناطیسی نشان می‌دهد که کدام مناطق مغز فعال هستند.
در حال حاضر به منظور دستیابی به یک تصویر MEG، فرد باید وارد یک اسکنر بزرگ که وزن آن حدود نیم تن است شود و در حین اندازه‌گیری‌ها ثابت و بدون حرکت باقی بماند.
از آنجایی که هر حرکت سر باعث می‌شود که تصاویر بی ارزش شوند، این روش نمی‌تواند در بیمارانی که نمی‌توانند به طور کامل ثابت باقی بمانند (مثل کودکان) استفاده شود. علاوه بر این، در مواردی مانند تشنج‌های صرعی، ارزیابی کارکرد مغز دشوار است، زیرا بیمار باید برای مدتی طولانی ثابت باقی بماند و حتی یک حرکت چند میلی متری می‌تواند تصویر را بی اعتبار کند.
اندازه اسکنر نسل جدید MEG به دلیل استفاده از یک نوع سنسور جدید که نیازی به خنک کردن آن نیست، به طور قابل ملاحظه‌ای کاهش یافته است. (در نوع معمولی به دلیل وجود خنک کننده سایز اسکنر بسیار بزرگ است). این سنسورهای کوانتومی بسیار سبک هستند و می‌توانند در یک کلاه نصب شوند که می‌تواند برای اندازه های مختلف سر مناسب باشد.
علاوه بر این، سنسورهای جدید را می‌توان به طور مستقیم بر سطح پوست سر قرار داد و بنابراین این سنسورها نسبت به اسکنرهای معمولی و ثابت MEG به مغز نزدیک‌تر هستند. در نتیجه، سیگنال‌های بیشتری از مغز دریافت می‌کنند و حساسیت بیشتری در ثبت این سیگنال‌ها خواهند داشت.
با استفاده از اسکنرهای جدید ، افراد می‌توانند سر خود را در طول اسکن حرکت دهند. بنابراین تصویربرداری میلی ثانیه‌ای در حال انجام وظایف یا حرکات مختلف قابل انجام است. به این صورت می‌توان نشان داد که کدام بخش مغز در طول وظایف مختلف، مانند صحبت کردن، نوشیدن، هماهنگی دست و چشم، فعال است.
پروفسور گرت بارنز اظهار داشت: این روش پتانسیل ایجاد تغییرات گسترده در زمینه تصویربرداری مغزی و دگرگونی سوالات علمی و بالینی که می‌توانند با تصویر برداری مغز انسان پاسخ داده شوند را دارد.
این روش کمک خواهد کرد که ما رشد مغز در کودکان را بهتر درک کرده، و همچنین بیماری‌های عصبی و اختلالات روانی را بهتر مدیریت کنیم.
منبع: نیوز مدیکال
نوشته های مرتبط