ورود / ثبت نام

تغییر در شبکه‌های مغزی ممکن است در ایجاد نقص‌های شناختی در اختلالات روانی موثر باشد

اختلالات روانی تغییرات مشابهی را تجربه می‌کنند که در ارتباطات عملکردی بین سه شبکه‌ی اصلی مغزی، که بر عملکردهای شناختی اثر گذارند، رخ می‌دهند.

اختلالات روانی تغییرات مشابهی را تجربه می‌کنند که در ارتباطات عملکردی بین سه شبکه‌ی اصلی مغزی، که بر عملکردهای شناختی اثر گذارند، رخ می‌دهند. تغییرات شبکه‌ای، در نواحی از مغز ردیابی شده که زیربنای عملکرد شناختی کلی محسوب می‌شوند. این مطالعه پیشنهاد می‌کند که این تغییرات در این شبکه‌‌ها، ممکن است بر برخی نقایص شناختی که در اختلالات روانی مشاهده می‌شود، اثر گذار باشند.

در این پروژه متاآنالیز روی ۲۴۲ مطالعه‌ی تصویربرداری عملکردی مغز بیماران مبتلا به گستره‌ای از اختلالات روانی صورت گرفته و تغییرات در ارتباطات عملکردی در سه شبکه‌ی بزرگ مغزی یافت شده‌‌اند. این شبکه‌‌ها که برای اجرای اعمال شناختی پیچیده فعالیت می‌کنند، عبارتند از: شبکه‌ی Default mode، شبکه‌ی Frontoparietal، و شبکه‌ی Salience. علاوه بر این، ۳۶۳ مطالعه‌ی تصویربرداری مغزی ساختاری، نشان دهنده‌ی کاهش ماده‌ی خاکستری بوده که به شبکه‌‌های تغییریافته محدود بوده است، و ارتباط بین تغییرات عملکردی و ساختاری را محکم‌تر می‌سازد.

نکته‌ی مهم اینجاست که این مطالعه اولین سند تهیه شده از متاآنالیز تغییرات ارتباطی عملکردی مشترک در شکبه‌‌های عصبی-شناختی در بسیاری از اختلالات روانی بوده است. دکتر یونگ هه از داشگاهBNY چین، می‌گوید: این دانش جدید نیازمند مطالعات بیشتر بیومارکرهای تشخیصی در اختلالات روانی می‌باشد که از مرزهای مطالعات تشخیصی فعلی فراتر هستند.

اگرچه بیماری‌‌های روانی به صورت اختلالات مشخصی در نظر گرفته می‌شوند، نقایص شناختی در بیشتر آن‌‌ها دیده می‌شود. برهم نهی علائم در بین اختلالات روانی یک چالش بزرگ برای طبقه بندی بیماران بوده است. اگرچه پیشرفت‌‌های بسیاری برای دسته بندی و شناسایی علائم بیماری و تشخیص آن، از طریق ویژگی‌‌های عصبی، صورت گرفته است، بیومارکرهای تصویربرداری عصبی هنوز نقش خود را در فرآیند تشخیصی بیماری‌‌های روانی به خوبی ایفا نمی‌کنند.

دکتر هه و همکارانش شواهد مهمی برای درک پیشرفت محدود بیومارکرهای تشخیصی تصویربرداری عصبی به دست آورده‌اند. این یافته‌‌ها ما را به سمتی می‌برد که به توانایی‌‌های بالقوه‌ی تصویربرداری عصبی در فرآیند‌‌های تشخیصی نگاهی دوباره بیاندازیم.

تغییرات شبکه‌ای عصبی-شناختی مشترک نشان می‌دهد که تصویربرداری عصبی ممکن است بتواند یک مقیاس اندازه گیری مناسب برای پاتولوژی مرتبط با علائم بیماری، که به صورت مستقیم به فرآیند بیماری مرتبط نیستند، برای ما فراهم کند. همین امر می‌تواند یک مشکل ایجاد کند، چرا که مطالعه‌ی اختلالات روانی، که توسط مجموعه‌ای از علائم تعریف می‌شوند، تنها به مطالعات رفتاری محدود می‌شود. ممکن است عناصر زیستی مخصوص هر بیماری نیز وجود داشته باشند، اما تشابه بین اختلالات در این مطالعه نشان می‌دهد که تلاش‌‌های بیشتری برای تطابق عناصر پاتولوژی مشترک در جستجوی بیومارکرهای مختص هر بیماری، مورد نیاز است.

دیدگاه ها

برای ثبت دیدگاه کافیست وارد حساب کاربری خود شوید.

خبرنامه آزمایشگاه ملی نقشه برداری مغز

با عضویت در خبرنامه آزمایشگاه ملی نقشه برداری مغز از آخرین اخبار و رویدادها مطلع شوید.

پرداخت هزینه آزمایشات دریافت گواهی پشتیبانی
صفحه اصلی
جستجو
دسته بندی
باشگاه
حساب کاربری