توسعه واسطهای مغز و رایانه به طور اساسی جهان را تغییر خواهد داد
از همان روز که بشر درصدد کنترل بسیاری از کارها با کمک فکر خود برآمد، سیستمهای واسط مغز و رایانه (BCIها)، نسل به نسل چهره جدیدی از کاربرد خود را به محققان نشان میدهند. به گفته کارشناسان، آینده متعلق به رابطهای غیر تهاجمی است که نیازی به کاشت در مغز ندارند و امروزه فناوریهای کنترل از راه دور با کمک هوش مصنوعی به سرعت در حال توسعه هستند. این مقاله درباره گذشته، حال و آینده BCI ها و کاربرد واقعی آنها است.
مقدمه
پاکسازی ذهن از افکار بد، بایگانی خاطرات، جاودانگی دیجیتالی فرد و حل مشکلات اساسی از جمله کاربردهای دستگاههایی هستند که تبادل اطلاعات میان مغز و دستگاههای خارجی را برقرار میکنند. از دیرباز این فناوری وجود داشت و واسط مغز-رایانه، با خواندن فعالیت الکتریکی مغز، دستورات را از مغز هدایت می کرد. برای نمونه خوزه دلگادو آمریکایی، با نصب دستگاه الکترود استیموسیور در مغز گاو، قادر بود تا واکنش حیوان را نسبت به تغییر جهت کنترل کند. پروتزهای عصبی (کاشت حلزون) در سال 1972 در ایالت متحده انجام شد. در سال 1998، فیلیپ کندی، چنین دستگاهی را در مغز جانی ری که به دلیل آسیب ساقه مغز فاقد حرکت بود، پیوند زد. در سال 2004، متیو باگل، یک بازوی رباتیک تحت کنترل تراشه عصبی را از شرکت سایبرکینتیک خریداری کرد. در سال 2013، نیل هاربیسون (با مشکل کور رنگی)، با کاشت آنتن در مغز خود و تشخیص رنگها، آنها را به صدا تبدیل کرد و به گوش داخلی منتقل کرد. یک سال بعد، جولیانو پینتو با وجود فلج شدن اندام تحتانی، با کمک لباس رباتیکی در جام جهانی فوتبال برزیل، ضربهای نمادین به توپ زد و کت و شلوار آهنین را با قدرت فکر حرکت داد. حال در دنیای امروز، این تکنولوژی با هوش مصنوعی و رابطهای بی سیم، طور دیگری ظهور کرده است و محدودیت دانش ما نسبت به مغز، منجر به فاصله گرفتن آن ازعملکردهای واقعیاش میشود.
فناوریهای نوین BCI، از پزشکی تا نوشتن فکر
فناوریهای BCI در پزشکی در حال توسعه هستند و پتانسیل بالایی را برای سرمایه گذاری ریسک پذیر دارد. آنها به صنعت بازیهای واقعیت مجازی مغزی و تجزیه و تحلیل آن نیز وارد شده اند.
در توانبخشی نیز، دستگاههای BCI با آموزش مغز و ایجاد ارتباطات عصبی جدید، به بازیابی مهارتهای از دست رفته کمک میکنند. برای نمونه در آوریل سال جاری، FDA دستگاه IpsiHand را برای بازگرداندن حرکت بازوی بیمار پس از سکته مغزی تایید کرد.
رابطهای عصبی، در حوزه روانشناسی و خودسازی نیز کاربرد دارند. کلاه EPOC، با ثبت فرکانسهای مغزی و انقباضات عضلانی توسط سیستمهای وابسته به احساسات، زمینه احساسی و استرس فرد را آشکار می کند.
اینتراکسون، هدست Muse را برای مدیتیشن طراحی کرد که با تبدیل ایمپالسهای مغز به صدا، آرامش و تمرکز کاربر را بیشتر می کند. Neurable در حال آماده سازی هدفونهای Enten با 16 سنسورEEG است. برنامه همراه، با جمع آوری اطلاعات فعالیت مغز، توصیههای مرتبط با کارکرد موثرتر و جلوگیری از فرسودگی روانی را به کاربر ارائه میدهد.
خودروسازان (نیسان B2V) در حال بررسی به کارگیری کلاه برای کنترل ذهنی خودرو هستند تا با انتقال مستقیم دستورات از مغز به خودرو، ایمنی در بزرگراه افزایش یابد.
رابطهای عصبی در تبلیغات نیز واکنش فرد را تعیین کرده و توصیههای قابل اعتمادی را به کاربران ارائه میدهند. فیس بوک نیز در حال توسعه دستگاه غیرتهاجمی با امکان تایپ 100 کلمه در دقیقه با کمک BCI است. الکترونیک، بر ارتباط صوتی با کاربر مسلط است وجهش بعدی، فناوری «نوشتن فکر» است.
قدرت هوش مصنوعی، قابلیتهای رابط را افزایش میدهد
طبق گفته موسسه فیزیک و فناوری، تا سال 2025، کاربران هدست عصبی قادر به ثبت رویاهای خود خواهند بود. همچنین رابطهای عصبی دو طرفه که قادر به دریافت و ارسال سیگنالها به مغز هستند، در حال بررسیاند. این برای بهبود پروتزهای یکسان مهم است یعنی برای مهارتهای حرکتی مطمئن، علاوه بر دیدن آنچه انجام میدهید بایستی فیدبک لمسی نیز دریافت کنید. در سال گذشته، رابرت خملوسکی با دریافت فیدبک به بازوی رباتیک، توانست آن را به طور دقیق در هنگام غذا خوردن به کار ببرد. این تنها دستگاه تهاجمی امکان پذیراست.
رابط های بی سیم، راحت ترند و کاربرد وسیع تری دارند. در آوریل امسال، دانشمندان BrainGate دستگاه بی سیم Brown را ارائه کردند که روی الکترودهای کاشته شده در مغز متصل شده است. این اولین رابط کاربری با سرعت و کارایی یکسان با نوع سیمی خود است. هدبند بی سیم Braintalker قادر به انتقال 108 دستور مختلف ذهنی به کامپیوتراست.
محققان دریافتند هوش مصنوعی به زودی هوشمندتر از ما خواهد شد و برای کنترل این فناوری، به همزیستی متراکم نیاز است. در اوایل سال 2021، Neuralinkکه معروف ترین پروژه رابطهای عصبی است، ویدئو یک میمون دارای تراشه عصبی را در حال بازی کامپیوتری با قدرت تفکر منتشر کرد.
آواتارها در بین ما
رابطهای عصبی، فرصتهای فوق العادهای را برای ارتقا عقل و روان ایجاد می کنند. اکنون میتوان با تجزیه و تحلیل فعالیت عصبی، بینایی انسان را بهبود بخشید. تا سال 2030، مردم قادر خواهند بود تصویری را از دید خود در شبکههای اجتماعی به اشتراک بگذارند. فناوریهایی برای جلوگیری از افکار ناخواسته، حالتهای افسردگی و خودکشی، جاودانگی دیجیتالی و تخلیه ذهن پیش روی ما قرار دارند. در آینده میتوان با انتقال مغز به یک رسانه دیجیتال، آن را در یک ارگانیسم جدید نصب کرد.
طبق گفته هرمان کاپلون، یک نسخه دیجیتالی از مغز، دیدگاهی واقع بینانه است و ظرف 20 سال قادر به مشاهده پیوند به یک کلون زنده خواهیم بود. فاکتورهای اخلاقی، تعیین کننده محل رابطهای عصبی در زندگی ما هستند. در کشورهای میلیاردی، تهاجم به مغز برای اهداف تبلیغاتی ممنوع خواهد بود و مطمئنا ذهن خوانی به یک ابزار پلیسی تبدیل میشود.
نتیجه گیری
معرفی فناوریهای BCI بدون اعتراض نخواهد بود اما انسان همیشه فناوری را تابع خود میکند. اکنون وضعیت وسایل نقلیه بدون سرنشین در جاده، از انسانها بدتر است و در بزرگراههای عمومی مجاز نیستند. در عرض 10 تا 15 سال، خلبان خودکار در رانندگی از انسان پیشی گرفته و محدودیتهای امروز برداشته میشود.
مانع اصلی در فناوری عصبی، دانش محدود ما درباره مغز است. سرگنی کارلوف میگوید: ما هنوز هیچ نظری درباره چگونگی مقایسه فرآیندهای فیزیکی، الکتریکی و هورمونی در مغز با عمل متافیزیکی نسل اندیشه و خلاقیت، نداریم.
مغز یک دینامیک ثابت است و اتصال الکترودها به مغز مانند رها کردن کاوشگرها در اقیانوس است. با این حال رابطهای عصبی، عملکرد بسیار محدودی خواهند داشت. هدف واقعی این تکنولوژی، تولید رابطهای عصبی پزشکی برای معلولان است.
منبع: رویترز
نوشته های مرتبط